پارسی نو / اخبار / حوادث / قتل اهورا رشت

قتل اهورا رشت

اهورا , قاتل اهورا , پدر اهورا
باز هم خبری تکان دهنده و تاسف بار و این بار تجاوز و قتل کودک دوساله رشتی توسط ناپدری اش قلب همه ما را به درد آورد. این تجاوز و قتل توسط ناپدری مقتول صورت گرفته است. او در اعترافات خود بیان کرده است شیطان گولم زد و بعد از تجاوز به دلیل سرو صدای اهورا سر اورا محکم به دیوار کوبیدم تا ساکت شود. طبق گفته پزشکی قانونی علت مرگ ضربه مغزی اعلام شده است.

جزئیات قتل اهورا توسط ناپدری اش

دادستان استان گیلان در گفت‌و‌گو با خبرنگار تسنیم در رشت با اشاره به وقوع کودک‌آزاری منجر به قتل در شهر رشت اظهار داشت: فردی ۲۷ ساله که ناپدری کودک ۲ سال و ۸ ماهه‌ ای به‌ نام اهورا بوده و، پس از تجاوز به این کودک خردسال با کوبیدن سر او به دیوار او را به قتل رساند. دادستان مرکز استان گیلان با بیان اینکه قاتل در یکی از داروخانه‌ های رشت کار می‌ کرده است خاطرنشان کرد: به گفته متهم به قتل، وی هیچ‌ گونه سابقه بیماری روانی و همچنین مصرف مواد مخدر در زمان قتل را نداشته است.

عکس اهورا رشت ,اعدام قاتل اهورا

عکس قاتل اهورا


شایعه ازدواج نکردن مادر اهورا و ناپدری اهورا

مصطفوی‌ نیا با اشاره به شایعات منتشر شده در فضای مجازی مبنی بر عدم ازدواج مادر این کودک و متهم به قتل و وجود ارتباط آنان در قالب دوستی عنوان داشت: مادر مقتول بعد از جدایی از همسرش با متهم به قتل ازدواج کرده بود. دادستان مرکز استان گیلان با بیان اینکه وقوع جرم در زمان عدم حضور مادر اهورا رخ داده است اعلام کرد: دستگیری مادر مقتول به جرم همکاری در وقوع این جرم شایعه‌ای است که در فضای مجازی منتشر شده است.

اهورا , اهورا رشت , مادر اهورا


زمان تشییع پیکر اهورا رشت

دادستان گیلان با اشاره به اینکه پزشکی قانونی آزمایشات لازم را بر روی جسد مقتول انجام داده اما نظریه خود را هنوز اعلام نکرده است ابراز داشت: در بررسی‌های اولیه، علت مرگ این کودک خردسال ضربه مغزی بر اثر کوبیده شدن سرش به دیوار اعلام شده است. مصطفوی‌نیا با اعلام اینکه جسد اهورا سه ساله در اختیار خانواده‌اش جهت تدفین قرار گرفته است اظهار داشت: شکسته شدن درب منزل توسط پلیس و دستگیری قاتل شایعه بوده است و پس از رساندن کودک به بیمارستان و مشکوک شدن کادر پزشکی، جرم کشف شده است. پیکر اهورا این کودک معصوم پس از انجام آزمایشات پزشکی قانونی امروز تشییع و به خاک سپرده شد.

اهورا , اهورا رشت , مادر اهورا


حرف های با مادر اهورا

مادر اهورا در مصاحبه ای به شرح این جنایت هولناک پرداخت که در ادامه مشروح آن را می خوانید.

مجتبی که بود
مادر اهور گفت: من در زندگی گذشته ام بخاطر مشکلاتی که داشتم مجبور به جدایی شدم و پس از مدتی مجتبی وارد زندگی من شد.
وی ادامه داد: روز حادثه که در بیمارستان پرسنل، موضوع تجاوز و قتل را در میان گذاشتند گفتم همچین چیزی امکان ندارد زیرا رفتار او با این بچه واقعا خوب بود. هر وقت که از در خانه خارج می شد اهورا گریه می کرد و می گفت بابا مجتبی داری میروی؟

روز جنایت
مادر اهورا در شرح روز حادثه بیان کرد: صبح روز حادثه، ساعت ۹:۳۰ از خانه خارج شدم و به محل کارم رفتم، آن روز حوالی ظهر به خانه آمدم، اهورا خواب بود، بیدار شد و به دستشوویی بردمش، خواستم به او غذا بدهم اما بی میل بود و نخورد، نمی توانم به او بگویم همسرم، او یک آدم سگ صفت است، به او گفتم غذا را داغ کن و هر وقت اهورا بیدار شد به او نیز غذا بده، سپس از خانه خارج شدم و به محل کارم رفتم.

مادر اهورا اظهار کرد : من ساعت ۱۴:۱۰ به مغازه رفتم و از ساعت ۱۴:۱۴ تا ۱۴:۲۴ از مجتبی برای من پیام ارسال می شد، ساعت ۱۴:۴۸ تماس گرفت و گفت حال اهورا بد شده و غش کرده است، می گفت همسایه ها را صدا کرده و اهورا را بیمارستان رازی برده اند، من نیز خودم را به بیمارستان برسانم. از محل کارم خارج شدم و با یک خودروی دربست به بیمارستان رفتم، آن روز هم که به کلانتری رفتم و موضوع تجاوز را گفتند، از من خواستند علیه پزشک اعاده حیثیت کنم و موضوع تجاوز اصلا صحت ندارد. همان روز من از خود مجتبی سئوال کردم که در مرگ اهورا نقشی دارد یا نه و از او خواست تا اگر چیزی هست بگوید، او نیز شروع به گریه زاری کرد و قسم خورد که این گونه نیست، حتی حراست بیمارستان پورسینا زمانی که در مورد تجاوز به اهورا با او صحبت کردند شروع به گریه و زاری کرد و گفت کافر نمی تواند چنین کاری انجام دهد.

اعتراف تکان دهنده
وی خاطرنشان کرد: مجتبی تا لحظه آخر طبیعی برخورد می کرد تا اینکه در کلانتری به او دستبند زدند و به آگاهی منتقل شد، پیش خودم می گفتم اگر کاری کرده باشد می توانست فرار کند، دو روز پیش از حادثه اهورا را برد بیرون و برایش ساندویچ خرید سپس به محل کار من آمد و با هم غذا خوردیم، هر کس دیگری این رفتارها را می دید تصور نمی کرد این کار، کار او باشد، همیشه می گفت من عاشق اهورا هستم، زمانی که خودش اعتراف کرد، در آگاهی به او گفتم چرا این کار را با بچه من کردی سرش را پایین انداخت و فقط گریه کرد.

صحنه سازی قاتل
مادر اهورا در مورد گفته های مجتبی در روز حادثه نیز گفت: در روز حادثه توجیه می کرد که همسایه بخاطر ماساژ قلبی و تنفس مصنوعی باعث شده که استخوان های جناح بچه بشکند، مجتبی به من می گفت اهورا رفت سمت دستشوویی که ناگهان بوی غذا آمد و مجبور شد به سمت آشپزخانه برود، ناگهان صدای افتادن چیزی روی کاشی آمد و به سمت دستشویی رفت که دید اهورا روی زمین افتاده و در حال گریه است، مجتبی گفت که او را بغل کرد و روی مبل نشاند، به اهورا آب داد که ناگهان از حال رفت، در ادامه نیز مدعی شد که همسایه ها را خبر کرد که بچه اش دارد می میرد.

درخواست مادر اهورا
مادر اهورا ادامه داد: من مدتی با این آقا زندگی می کردم و به او اعتماد داشتم تصمیم دارم شکایت را دنبال کنم و فقط قصاص می خواهم، تنها آرزوم این بود که اهورا حالش خوب شود، بچه من به کسی کار نداشت و طی این یک سال که جدا شدم او را از خود جدا نکردم اما بخاطر مسائل مالی مجبور شدم سر کار بروم، قصد داشتم در روز حادثه اهورا را در مهد کودک ثبت نام کنم اما چون دیر از خواب بلند شدم نتوانستم او را ثبت نام کنم و این کار را به فردایش محول کردم. من به عنوان مادر اهورا می خواهم این موضوع رسانه ای شود تا قاتل هر چه سریع تر به اشد مجازات برسد.


عکس اهورا رشت ,اعدام قاتل اهورا , دفن اهورا


گفتگو با پدر اهورا در مورد این حادثه تلخ

پدر اهوارا پسر بچه ای که چند روز قبل توسط دوست پسر مادرش بعد از تجاوز به قتل رسیده بود، در خصوص صحبت های همسر سابقش واکنش نشان داد. مادر اهورا در صحبت های نخست خود مدعی شده بود که دوست پسرش این کار را انجام نداده است و زمانی که از بیمارستان به من زنگ زدند با اینکه من در منطقه گیلان نبودم خودم را خیلی سریع به آنجا رساندم، پزشک معالج اهورا به من گفت که پسرت از نظر ریه خیلی وضعیت اش وخیم بود حتی ضربه شدید هم به مغز اهورا وارد شده بود که ضریب هوشی او را به شش کاهش داده بود. همسایه متوجه شدند چه اتفاقی افتاده است و تمام پزشکان گفتند که اهورا مورد تجاوز وحشیانه قرار گرفته است. ماجرا از اینجا خیلی جالب می شود که همه تجاوز به اهورا را تائید کردند اما مادر اهورا این موضوع را رد می کرد و می گفت: دوست پسر من گفته همچین کاری نکرده است.

چند روز قبل مدیرساختمان همسرسابق به من گفت که طبق معمول دوباره صداهای گریه و ناله اهورا را شنیدیم و از من خواست به آنها تذکر بدهم، که همسر من حدود ۲ ماه اجازه نداد اهورا را ببینم به این دلیل که نفقه اهورا را پرداخت نکرده ام.

همسایه ها گفته اند به شما اطلاع دادند اما شما کاری نکردید.

هنگامی که مدیر ساختمان موضوع را با من در میان گذاشت قرار شد همسایه ها از این خانم شکایت کنند و من هم شکایتم را مبنی بر عدم صلاحیت همسر سابقم مطرح کنم که بتوانیم آنها را از ساختمان اخراج کنند و من هم اهورا را از همسرم بگیرم که این اتفاق وحشتناک افتاد.

و بعد؟

روز جنایت آن طور که من شنیدم از این قرار بود که اهورا آنقدر ضجه زده است همسایه ها به زور در خانه را شکستند و وارد خانه شدند. هنگامی که همسایه ها وارد اتاق شدند اهورا را در حالی که از محل تجاوز، بینی و سر خونریزی می کرد و نفس هم نمی کشید مشاهده کردند که یکی از همسایه ها به اهورا تنفس مصنوعی داده که اهورا برای مدتی زنده شد. مردم اهورا را لای پتو گذاشتند و به بیمارستان بردند که متاسفانه بیمارستان رازی او را قبول نکرد و اهورا به بیمارستان پورسینا منتقل شد که در آنجا قاتل خودش را به جای من معرفی کرده بود و به پزشکان گفته بود که اهورا در حمام مصدوم شده است. پزشکان زمانی که بدن اهورا را می بینند به موضوع شک می کنند به این خاطر که چطور می شود بچه در حمام طوری مصدوم شود که ریه اش بترکد. یک سری جریان هایی این وسط است که من بعد ها در موردش حرف می زنم به این خاطر که اگر این موضوع ثابت شود خود همسر سابقم هم به عنوان همدست قاتل مجازات خواهد شد.

از همسر سابق تان هم شکایت کردید؟

بله، به جرم شریک قتل من از همسر سابقم شکایت کردم. شنبه این هفته که به دادسرا رفته بودیم قاتل عنوان می کرد من خودم بچه ۳ ساله دارم و مدام تکرار می کرد دست به این جنایت نزده است اما زمانی که قاتل به آگاهی رفت در آنجا به قتل و تجاوز اعتراف کرد.


حرف های مادربزرگ اهورا

مادربزرگ اهورا ( مادر پدر واقعی اهورا ) اشک‌ ریزان می‌گوید نان حلال درآورده بوده و بیست‌ و چند سال با مستخدمی در مدرسه روستا تلاش کرده پسری خوب تربیت کند و حدود دو سال وقتی عروسش در کنار پسرش کار می‌کرد از اهورا مراقبت می‌کرد و بعد از طلاق هم حاضر به نگهداری از او بوده. او هم مانند بسیاری از حاضران می‌گوید که المیرا زندگی ما را تباه کرد و اهورا را از خودش و ما گرفت. دختری آرام می‌گوید؛اهورا زنده هم می‌ ماند زندگی خوبی نداشت چون یا پدر نداشت یا مادر.

زمان اعلام حکم اعدام قاتل اهورا

هنوز حکم مجرم این پرونده اعلام نشده است.

اهورا رشت

3 دیدگاه‌ها

  1. اینکه خداوند تاکید داشته که پرهیزگاری پیشه کنید دلیل داره..اگه خوب دقت کنید اونایی که از این دست جنایات مرتکب میشند افراد افسارگسیخته ای هستند که عقلشون ناقص و ارادشون زیر عددصفر..دنیای اونا یعنی ورود به زندگی دیگران نه واسه رفع مشکل..بلکه اضافه کردن معضل و نابسامانی به زندگی افرادی که شکستهایی در سرنوشت مشترکشون داشتند..کودکان قربانی اصلی این قبیل افراد خواهند بود..خانمها !من در جوانی به دلیلی از همسرم جدا شدم..با اینکه خیلیها خواستار بودند تا وارد زندگیم بشند اما به خاطر بچه هام رنج و مشقت تنهایی رو به جان خریدم..باور کنید یک مادر اگر چه نیازهایی برحق داره و قابل کتمان نیست اما اگر این نکته رو درک کنه که تنها متعلق به خودش نیست و سرنوشت فرزندش تحت تاثیر تصمیمات مادر هم رقم میخوره ،زجر تنهایی رو تحمل میکنه تا مبادا خاری به پای یه انسان پاک و بیگناه بره..مادر اهورا حتی اگه اراده ی محکمی نداشت تا فداکاری کنه حداقل میتونست به یه مرد ناشناس که در دنیای مجازی کم نیستند در کمین زنان شکست خورده به راحتی اعتماد نکنه و حداقل زمانی که قراره اون آقا وارد حریم خونش بشه ،بچه رو از محیط خارج کنه و به پدر اصلی یا مادربزرگش بسپاره
    کما اینکه حدود ۲ماه پدر اصلی اون فرزند رو از دیدنش محروم کرده بود تا مرد دیگه ای جایگزینش بشه..این یه طرز فکر کاملا اشتباست..هیچ مردی نمیتونه جایگزین پدر بشه..

    • سلام عزیزم من کاملا موافقم باتمام حرفهاتون من خودم دوازده سال پیش جداشدم ازهمسرم ویک پسزسه ساله داشتم باتمام سختی‌ها بهترین روزهای زندگی روباپسرم گذروندم حتی یک لحظه ازش جدانشدم واگرکسی توزندگیم اومد براازدواج بدون اینکه پسرم بفهمه دورادوردرارتباط بودم که بفهمم آیااین شخص میتونه آدم خوبی باشه یانه که پارواحساسم گذاشتم وترجیح دادم صبرکنم تاپسرم بزرگ شه واون وقت بهترمیتونه درک کنه تااینکه پسرم الان ۱۴سالشه ومن ازدواج مجددکردم وازاونجایی که همسرم پایبند واعتقادی به خانواده هست بهترین گزینه برای ازدواج من بود خداروشکرپسرمم این آقاروبعنوان همسرمن دوست داره نه بعنوان پدرهیچ کسی نمیتونه جایگزین پدرومادرباشه توروزهایی که این خبر روشنیدم (خبراهورا) روپسرم خیلی کوچک بود جوری شده بودم که نمیزاشتم پسرم باخواهرم وشوهرخواهرم تادم دربره من جون کندم برااینکه پسرم وقشنگ بزرگ کنم خدایاشکرت الانم شرمنده نیستم روی صحبتم بامادراهوراست شماکه میگی براخرج فرزندم باید کارمیکردم چرا پس یه نون خوراضافه آوردی توزندگیت پدراهورا هم به نوبه ی خودش مقصره فقط این بچه طفلی قربانی شد آیارابطه ی سکس ارزشش روداشت که فرزندت روقربانی کنی دوستانی که این پیام منومیخونید من خودم به تنهایی بچموبزرگ کردم وکاملا میفهمم تنهایی یعنی چی اما هیچ عشقی عشق من به فرزندم نمیتونست باشه بچه هاعزیزترین کس توزندگی مخصوصا مادرهاهستن مادراهورا بخاطر اشتباهی که مرتکب شدی هیچ وقت نمیتونی جبران کنی اشتباهاتت رو زمانی که دست فرزندت روباسیگارمیسوزوند ای کاش همون لحظه بفکر بچت بودی خلاصه که خواستم بگم این حرفهاگرچه فایده ای ندارد اما شاید یک نفربدردش بخوره قصه ی اهورا قصه ی تلخی برای هممون بود من شبانه روز اشک میریختم براش وامروز که چندسال گذشته بازم به یادش بودم روح فرشته آسمونی شاد (ساراهستم ازگرگان)

  2. متاسفانه پایه های زندگی مشترک به محکمی قدیم نیست.مادر همسرم در اوج جوانی درحالی که فقط ۲۴سال سن داشت متاسفنه شوهرش فوت کرد.ولی از اونجا که اموزه های دینی و پایبندی به سنتها در قدیم خیلی جدی تر بود باعث شد که روی امسال و نیازهای زنانه پا بذاره و تمام عشقش رو به پای بچه هاش و تربیت و بزرگ کردن اونا بذاره.خوده من شخصا میگم اون میتونست ازدواج کنه و توی شرایط بهتری بچه هاش رو بزرگ کنه اما وقتی دلیل عدم ازدواجش رو پرسیدم گفت چه کسیو میتونستم جای کامران بعنوان همسر برای من و بعنوان پدر برای بچه هاش بذارم؟اگر عشق توی زندگی جریان داشته باشه این مسائل پیش نمیاد و مهمترین مسآله خانواده و تربیت خانوادگی هست.من با نظر دوستمون در بالا موافقم حداقل اگر نمیتونست جلوی نیازهاش رو بگیره میتونست بچه رو به پدر یا مادربزرگش بسپاره.دوستان عاجزانه میخام ازتون که خدا رو فراموش نکنین و درمحضرش به گناه الوده نشین.به این گفته ی امام حسین رجوع کنین که اگر دین ندارین لااقل ازاده باشید.به امید اینکه دیگه اینجور حوادث در مملکتمون پیش نیاد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.