پارسی نو / سرگرمی / متن و اس ام اس / جدیدترین متن، شعر و عکس های تابستانی زیبا

جدیدترین متن، شعر و عکس های تابستانی زیبا

عکس تابستانی برای پروفایل , اس ام اس تابستان
یکی از فصول سال فصل تابستان است که برای بچه ها یک فصل دوست داشتنی است و برای خانواده ها هم زمان سفر و تفریح با فرزندان شان است. در آغاز فصل تابستان مرسوم است که اس ام اس تابستان رد و بدل می شود.

یکی از فصول سال فصل تابستان است که برای بچه ها یک فصل دوست داشتنی است و برای خانواده ها هم زمان سفر و تفریح با فرزندان شان است. در آغاز فصل تابستان مرسوم است که اس ام اس تابستان رد و بدل می شود.

البته در این بین متن ادبی تابستانی هم طرفداران خاص خود را دارد. متن عاشقانه تابستانی هم مخاطبان خود را دارد. عکس نوشته فصل تابستان هم زیبا هستند و مورد علاقه اکثریت افراد جامعه هستند که عکس تابستانی برای پروفایل را از آن بین انتخاب می کنند. شعر در مورد تابستان هم دارای تنوع است که ما در این مقاله از پارسی نو زیباترین شعرهای تابستانی را انتخاب و منتشر کرده ایم.


پیام تبریک شروع تابستان

ما بلندترین تاریکی (شب یلدا) را به هم تبریک می گوییم

اما از کنار بلند ترین روشنایی (اول تیر) به راحتی می گذریم.

روشنایی روزهای عمرت بلند همچون اول تیر

رفیق چهار فصلم اولین روز تابستون بر وفق دلت…

تابستونه هوای پشت بام شب پر ستاره

به آدم میدهد عـمر دوبار
او زیباتر از هر سرزمین است

بهشت دنیوی گویند همین است

در این تابستان داغ نگاهای سردت کشنده تر از گرماست
و من در آسمان دوستیمان گویی برف و سرما را تا مغز استخوانم درک میکنم

تابستان؛
فصل برگِ توت و پیلهُ پروانه.
فصل نامزد شدن یخ با آب
فصل خوابیدن روی بام
فصل دیدار کسی در آسمان
بی تعارف این دلم خیلی هوایت میکند

تابستان از راه رسیده است.
اما به راستی گرمای تابستان چه لطفی داشت اگر،
سرمای زمستان را حس نکرده بودیم.

تو مانند نسیمی خنک در یک بعد از ظهر کسالت‌ بار تابستانی

حسی خوشایند در من ایجاد می‌کنی.
تابستان من امسال طولانی شده است و نسیمی ندارد.
پیش من برگرد و هیجان و شادی را به من برگردان.

ساحلی شنی،
دریایی آرام که از تابش خورشید برق می‌زند،
درختان نخلی که همه جا دیده می‌شوند،
نسیمی دل انگیز،
دو صندلی راحتی فلزی با روکش گلدار،
چتر بزرگی که صندلی‌ها را زیر سایه خود گرفته است،
در رویاهایم، خودم و تو را در این ساحل تصور می‌کنم.
ای کاش رویایم این تابستان حقیقی شود.

متن تابستانی باحال

اولین پنجشنبه فصل تابستان است
دل تنگیم،

برای آنهایی که سالهای پیش درکنارمان بودند‌ و امسال شدندخاطره ای زیبادرذهن ما ،

برای شادی روح شان

هدیه با ارزش فاتحه وصلوات راتقدیم میکنیم

باران تابستانی یعنی؛
بهترین روزهای تابستان سپری شده و
تنها چند روزی به تولد پاییزی نو باقی مانده است.

چه با شکوه است،
آن هنگام که دختر تابستان
دامن لباس قرمز پرچینش را جمع می‌کند و مانند یک رویا محو می‌شود.

عجیب است،
گویی نفس کشیدن در هوای تابستان ریه هایت را پر از ذره های عشق می‌کند
و در پاییز مهی غم انگیز دنیایت را می‌پوشاند.

امروز صبح سپیده به آرامی سر زد و آسمان اندک اندک روشن شد و

سوزی که در هوا حس می‌شد خبر از روزهای پایانی تابستان و آغاز پاییز می‌داد.

روزهای گرم تابستانی را بسیار دوست دارم.
تنها چیزی که به من نیرو می‌دهد تا سرمای زمستان را تاب بیاورم، امید به از راه رسیدن تابستان است.

از طوفان گذر کن،
پرتو خورشید تابستان را خواهی دید.

تابستان رگهایش را پر از نور کرده
و قلبش را آفتاب ظهر شستشو داده بود.

اس ام اس خنده دار تابستانی

چند روز دیگه وارد روزهاى یوم القاطى مى شویم. . . . یوم القاطى یعنى :

اگه کولر رو روشن کنى یخ مى زنى و اگه خاموشش کنى مى پزى!!!

متن کوتاه تابستانی , متن تابستانی کوتاه

تنها تفریح ما تو تابستون شده پیدا کردن یدونه اینترنت مفت

و خالی کردن عقده های چند ماهه روی اون

ببینم کسی تعطیلات تابستونیو دنبال کرده که اینجوری داره فرار میکنه؟

جون من یکی جلو راهشو بگیره،،،

به کجا چنین شتابان آخه؟؟؟؟

وایسا،وایسا نامرد،…

چند وقت پیش یه اتفاق عجیبی برام افتاد ،،،

در کمال ناباوری و بدون هیچ علت خاصی پاشدم کولر و خاموش کردم !!!! ، ، ،

یعنی سرانجام هممون اینه !!؟؟؟؟؟

پاییز زمستون خنکی عشقم قلبم نمیای؟

مردیم از گرما تو رو خدا بیا نمیای ؟نمیخوای ؟!

من به شخصه حاضرم امونیاک خالص تنفس کنم اما بوی ماه مهر به مشامم نرسه….

دیدین تابستون چه زود تموم شد ، از ۳ ماه فقط ۱ ماهش مونده . . .

حالا اگه مهر بودا الان ۱۳ هم بودیم.

هر چی سردتر باهام رفتار کرد،

بیشتر وابستش شدم . . .

کولر مونو میگم

یکی نیست به این تعطیلات بگه . . .

اخه به کجا چنین شتابان؟!!

حیف نون کولرش خراب میشه

به بچه هاش می گه:

مگه نگفتم ۴ نفری جلو کولر نشینید !؟

به پشه میگن چرا زمستونا پیداتون نیست !؟

میگه:نه اینکه تابستونا خیلی برخوردتون خوبه !

متن عاشقانه تابستان , متن تابستانی زیبا

شعر در مورد تابستان

بگو ای فصل تابستان
که تا کی می نشینی بر سر بختم
و حاشا میکنی سردی
از آدمهای ظاهر گرم
با قلبی زمستانی
برو ای شرم گرمستان
که دل پاییز میخواهد
هوای تازه از سمت خزانستان
کمی سرما
کمی زردی
و شاید هم برای پای دلخسته
کمی خشکی ز برگ و ساقه میخواهد

بر این دلتنگ دلخسته
کمی باران هم شاید
امید تازه ای باشد
در این خشکی تابستان، بگو شاید

فصل تابستان است

سایه ای می جویم

سایه ای پر الفت

کوچه ها گرم کلام

خانه ها گرم سخن

کودکی با شادی

روی خاک نمناک

کلبه ای می سازد

کلبه ای بی سرما

این طرف تر

در خیابان گنجشکی افتاده بی غذا

فصل تابستان است

می نویسم شعری

از زبان سهراب

و خدایی که در این نزدیکی است …

خوشترین ایام من دردوران قدیم

بودفصل تعطیلی تابستانم

سیرروستای پدرمی رفتم

شادوخندان اندرآن باغ بزرگ روستاهمره بادوستان میگشتم

هرطرف سبزه وگل میدیدم

هرطرف گل به چمن میدیدم

گلای خوشبو را میچیدم

میان آنهمه گل .من گل خویش رامی دیدم

مدتی قامت رعنای گلم کاویدم

گل اسیرمن ومن در بغلم گل بوسیدم

لحظه ای نفسم هم نفس گل .عشق بوییدم

گل چومی خندیدمن نیزبه گل خندیدم

کمی هم رقصیدم

بعدآن چندقدمی رفتن گل پاییدم

نرمی وگرمی آن شاخه ی گل همه راوهمه رابرتن خویش مالیدم

هرطرف گل برفت درپی او چرخیدم

این گذشت وبعدایام دگرنشان ازگل خودپرسیدم

گل به بستان ندیدم

ازغم وغصه به خودلرزیدم

همچوبرگی به خزان پرزیدم

عکس تابستان عاشقانه

تو این گرما بیا دیوونه گردیم

تو حوض آب یخ وارونه گردیم

که این گرمای سوزان کشت ما را

برای هم بیا هندونه گردیم !

آن ماه که گفتی ملک رحمانست

این بار اگرش نگه کنی شیطانست

رویی که چو آتش به زمستان خوش بود

امروز چو پوستین به تابستانست

در بیابان، به فصل تابستان

چون ببارد به تشنه ای باران

گرچه یک لحظه زآن بیاساید

هم به آب اشتیاقش افزاید

می بیفزا ، چو شوقم افزودی

روی پنهان مکن ، چو بنمودی

شب سرشاری بود
رود از پای صنوبرها تا فراتر می رفت
دره مهتاب اندود و چنان روشن کوه که خدا پیدا بود
در بلندی ها ما
دورها گم سطح ها شسته و نگاه از
همه شب نازک تر
دست هایت ساقه سبز پیامی را میداد به من
و سفالینه انس با نفسهایت آهسته ترک می خورد
و تپش هامان می ریخت به سنگ
از شرابی دیرین شن تابستان در رگ ها
و لعاب مهتاب روی رفتارت
تو شگرف تورها و برازنده خاک
فرصت سبز حیات به هوای خنک کوهستان می
پیوست
سایه ها بر می گشت
و هنوز در سر راه نسیم
پونه هایی که تکان می خورد
جنبه هایی که به هم می ریخت

ته بودم سر حوض
تا ببینم شاید عکس تنهایی خود را در آب
آب درحوض نبود
ماهیان می گفتند
هیچ تقصیر
درختان نیست
ظهر دم کرده تابستان بود
پسر روشن آب لب پاشویه نشست
و عقاب خورشید آمد او را به هوا برد که برد

شعر تابستانی , شعر در مورد فصل تابستان

سرتا بپا حرارت و سرمستی
چون روزهای دلکش تابستان

شعر کودکانه در مورد فصل تابستان

پشت سر
آشوب تابستان عشقی ناگهانی
سینه ام
منزلگه اندوه و درد و بدگمانی
کاش چون پاییز بودم … کاش چون پاییز بودم

تنها تر از یک برگ
با بار شادیهای مهجورم
در آبهای سبز تابستان
آرام میرانم
تا سرزمین مرگ
تا ساحل غمهای پاییزی
در سایه ای خود را
رها کردم

این شعر را برای تو میگویم
در یک غروب تشنه تابستان
در نیمه های این ره شوم آغاز
در کهنه گور این غم بی پایان

می خواهم نفس سنگین
اطلسی ها را پرواز گیرم.
در باغچه های تابستان،
خیس و گرم
به نخستین ساعت عصر
نفس اطلسی ها را
پرواز گیرم.

شعر سهراب سپهری در مورد تابستان , شعر مشیری در مورد تابستان

شعر ظهر تابستان سهراب سپهری

دشت هایی چه فراخ
كوه هایی چه بلند
در گلستانه چه بوی علفی می آمد؟
من دراین آبادی پی چیزی می گشتم
پی خوابی شاید
پی نوری ، ریگی ، لبخندی
پشت تبریزی ها
غفلت پاكی بود كه صدایم می زد
پای نی زاری ماندم باد می آمد گوش دادم
چه كسی با من حرف می زد ؟
سوسماری لغزید
راه افتادم
یونجه زاری سر راه
بعد جالیز خیار ، بوته های گل رنگ
و فراموشی خاك
لب آبی
گیوه ها را كندم و نشستم پاها در آب
من چه سبزم امروز
و چه اندازه تنم هوشیار است
نكند اندوهی ، سر رسد از پس كوه
چه كسی پشت درختان است ؟
هیچ می چرد گاوی
ظهر تابستان است
سایه ها می دانند كه چه تابستانی است
سایه هایی بی لك
گوشه ای روشن و پاك
كودكان احساس! جای بازی اینجاست
زندگی خالی نیست
مهربانی هست ،
سیب هست ،
ایمان هست…

شعر در آبهای سبز تابستان فروغ فرخزاد

تنها تر از یک برگ
با بار شادیهای مهجورم
در آبهای سبز تابستان
آرام میرانم
تا سرزمین مرگ
تا ساحل غمهای پاییزی
در سایه ای خود را
رها کردم
در سایه بی اعتبار عشق
در سایه فرار خوشبختی
در سایه ناپایداریها
شبها که میچرخد نسیمی گیج
در آسمان کوته دلتنگ
شبها که می پیچد مهی خونین
در کوچه های آبی رگها
شبها که تنهاییم
با رعشه های روحمان تنها
در ضربه های نبض می جوشد
احساس
هستی هستی بیمار
در انتظار دره ها رازیست
این را به روی قله های کوه
بر سنگهای سهمگین کندند
آنها که در خطوط سقوط خویش
یک شب سکوت کوهساران را
از التماسی تلخ آکندند
در اضطراب دستهای پر
آرامش دستان خالی نیست
خاموشی ویرانه ها زیباست
این را
زنی در آبها می خواند
در آبهای سبز تابستان
گویی که در ویرانه ها می زیست
ما یکدیگر را با نفسهامان
آلوده می سازیم
آلوده تقوای خوشبختی
ما از صدای باد می ترسیم
ما از نفوذ سایه های شک
در باغهای بوسه هامان رنگ می بازیم
ما در تمام
میهمانی های قصر نور
از وحشت آواز می لرزیم
اکنون تو اینجایی
گسترده چون عطر اقاقی ها
در کوچه های صبح
بر سینه ام سنگین
در دستهایم داغ
در گیسوانم رفته از خود سوخته مدهوش
اکنون تو اینجایی
چیزی وسیع و تیره و انبوه
چیزی مشوش چون صدای دوردست روز
بر
مردمکهای پریشانم
می چرخد و میگسترد خود را
شاید مرا از چشمه می گیرند
شاید مرا از شاخه میچیندد
شاید مرا مثل دری بر لحظه های بعد می بندند
شاید …
دیگر نمی بینم
ما برزمینی هرزه روییدیم
ما بر زمینی هرزه می باریم
ما هیچ را در راهها دیدیم
بر اسب
زرد بالدار خویش
چون پادشاهی راه می پیمود
افسوس ما خوشبخت و آرامیم
افسوس ما دلتنگ و خاموشیم
خوشبخت زیرا دوست می داریم
دلتاگ زیرا عشق نفرینیست

شعر بدرود مشیری در مورد تابستان

پشت خرمن های گندم لای بازوهای بید
آفتاب زرد کم کم نهفت
بر سر گیسوی گندم زارها
بوسه بدرود تابستان شکفت
از تو بود ای چشمه جوشان تابستان
گرم
گر به هر سو خوشه ها جوشید و خرمن ها رسید
از تو بود از گرمی آغوش تو
هر گلی خندید و هر برگی دمید
این همه شهد و شکر از سینه پر شور تست
در دل ذرات هستی نور تست
مستی ما از طلایی خوشه انگور تست
راستی را بوسه تو بوسه بدرود بود
بسته شد آغوش تابستان ؟ خدایا
زود بود

متن عاشقانه تابستانی

اینکه کنار هم باشیم،

دست هایت را در دست بگیرم،

باهم بر روی شن های ساحل قدم بزنیم

و زیباترین غروب خورشید تابستان را تماشا کنیم،

همیشه رویای من بود.

از تو ممنونم که رویایم را به حقیقت تبدیل کردی.

عشقی که به من می‌بخشی درخشان‌ تر

و گرم‌ تر از آفتاب ظهر تابستان است.

تو عشق بزرگ زندگی من هستی

و این تابستان را برای من تبدیل به بهترین تابستان عمرم کردی.

این تابستان همیشه در خاطر من خواهد ماند،

زیرا در آن معنای واقعی عشق را شناختم.

بابت آن به تو مدیونم.

دوستت دارم و تا ابد دوستت خواهم داشت.

سفر در تابستان آنقدر تجربه ی خوبی برای مسافران به همراه دارد

که گاه آنها را ماه ها منتظر رسیدن تابستان می گذارد تا دل به طبیعت بدهند و راهی جاده ها شوند.

وقتی زمستان از راه می‌رسد،
تابستان است که قلبهای ما را گرم و روشن نگاه می‌دارد.
با تو تابستان بود.
حالا تو رفته ای و من مانند پرنده ای تنها در سرمای زمستان بی سرپناه مانده ام.

شاید قلب‌های پاک
تابستانی گرم در درون خود دارند.

اس ام اس سرکاری تابستان , شعر کودکان تابستان

حتی بوی تابستان هم می‌تواند مرا عاشق کند.
این فصل، فصل من و توست.

زندگی بدون عشق،
مانند
سالی بدون تابستان
است.

شهر کودکانه در مورد تابستان

آمده فصل تابستان
با خورشید فروزان

تیر و مرداد،شهریور
می آیند با تابستان

تابستان گرمِ گرم است
آفتابش داغ و سوزان

اما من دوستش دارم
چون تعطیل است دبستان

تابستان فصل کوشش
تابستان فصل کار است

بر شاخه ی درختان
میوه های آبدار است

میوه ی آبدار و شیرین
نعمت پروردگاراست


عکس پروفایل تابستان

پیامک تابستانی , متن تابستانی قلب آسمان آبی ابر عاشقانه طبیعت تابستانی دریای تابستان عاشقانه تابستان تابستان و ستاره دریایی تابستان و شنا

عکس تابستانی برای پروفایل , اس ام اس تابستان


مطالب مشابه : متن و عکس پاییزی  – متن زمستانی و جملات و متون بهاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.